مطالعات توپوگرافي به وسيله نقشه انجام مي گيرد. در صورت نبود نقشه لازم است کارهاي عملي شيب يابي و تعيين ارتفاع نقاط به طور مستقيم صورت پذيرد .
براي اين منظور نقطه اي معين را با ارتفاعي مشخص به عنوان نقطه آلتيمتري در نظر مي گيرند و ارتفاع بقيه نقاط را به وسيله دوربينهاي اندازه گيري نسبت به آن نقطه مبنا مي سنجند .
در صورت وجود نقشه توپوگرافي مي توان بسياري از اطلاعات جغرافيايي و عوارض مربوط به زمين را از روي نقشه تفسير کرد .
تفسير توپوگرافيکي و جغرافيايي نقشه هاي زمين شناسي توپوگرافي را مي توان در سطح موضوعي نيز تعميم داد ، بديهي است که همانند تفسير نقشه هاي زمين شناسي ، نقشه هاي توپوگرافي نيز براي تفسير به تخصص و اطلاعات کليدي خاص خود نياز دارند .
به طور کلي در تفسير نقشه هاي توپوگرافي منحنيهاي ميزان و پيچيدگي و فواصل آنها نقش مهمي دارند .
براساس منحنيهاي ميزان مي توان اختلاف شيب ، شکل دره ها و وسعت آنها و ارتفاع خط الرأسها را براي کاربردهاي متناسب با هدف تعيين نمود .
در مطالعات توپوگرافيک يکي از راههاي ديگري که مي تواند مورد استفاده قرار گيرد ، روش برجسته بيني عکسهاي هوايي از طريق دستگاههاي استرئوسکوپ است .
براي اين منظور دو عکس مجاور هم را در زير دستگاه گذاشته و با انطباق تصوير يک پديده يا نقطه معين بر روي تصاوير بر يکديگر ، آن را به طريق برجسته مشاهده مي کنند .
براي دستيابي به روش برجسته بيني اطلاعات علمي مربوط به چگونگي استفاده از تصاوير و نشم مجاورتي آنها عادت برجسته بيني نيز لازم است .
اين کار ، يعني عادت برجسته بيني نياز به تمرين دارد و در نتيجه تجربه به تدريج به دست مي آيد . در اين کار چنانچه ترتيب لازم رعايت نشده باشد ، برجسته بيني به صورت معکوس ديده خواهد شد . بدين ترتيب که کوهها به صورت دره و دره ها به صورت کوه جلوه گر مي شوند .
از اين رو در استفاده از اين تصاوير يعني عکسهاي هوايي براي تفسير ويژگيهاي توپوگرافيک تجربه اوليه و آگاهي ، لازمه اصلي کار است .
نقشه هاي توپوگرافي 1:250000 و 1:50000
براي مطالعات شهري علاوه بر نقشه هاي 1:2000 و 1:2500 شهري که توسط سازمان نقشه برداري کل کشور تهيه شده اند و مورد استفاده قرار مي گيرند ، مي توان از نقشه هاي توپوگرافي که در مقياسهاي 1:250000 و 1:50000 وجود دارند استفاده کرد .
کاربرد مؤثر اين نقشه ها نه براي ساختمانهاي درون شهري ، بلکه براي حوزه نفوذ و پسکرانه ها و شناخت عوامل محيطي بيروني مي باشد .
بدين ترتيب که اين نقشه ها با دارا بودن يک سلسله اطلاعات محيطي مانند ارتفاعات ، شکل دره ها و دامنه ها ، خطوط منحني ميزان ، جهت جريان آبها يا شبکه اوروهيدروگرافيک اطراف شهرها ، حوزه هاي آبخيز و حوضه هاي آبريز آن ها ، موقعيت مکانهاي شهري و روستا شهري و روستايي نسبت به شهر مورد مطالعه ، خطوط و راههاي ارتباطي و بالاخره برخي پديده هاي ظاهري بر روي زمين مانند پوشش گياهي ، ماسه زارها ، مخروط افکنه ها و درياچه هاي فصلي ، مي توانند کمکهاي زيادي براي تجزيه و تحليلهاي محيطي به ويژه در رابطه با مسائل و مناسبات شهر با حوزه نفوذ آن بنمايد .
بررسي مطالعات شهري به کمک نقشه هاي توپوگرافي اين مکان را فراهم مي سازد که شهر نه فقط به عنوان يک پديده مجرد ف بلکه به صورت جزئي از يک منظومه محيطي که تحت تأثير عوامل جغرافيايي طبيعي و انساني پاگرفته است ، مورد توجه قرار گيرد .
تنها بدين طريق است که عملاً يک مطالعه درست و مبتني بر روش شناخت علمي ميسر مي گردد . در غير اين صورت يعني بدون توجه به عوامل و فرصتهاي مداخله کننده بيروني ، اطلاعات بدست آمده از شهر براي ارائه يک تجزيه و تحليل جامع کافي نبوده و پاسخگوي نيازهاي پيوسته در حال دگرگوني شهر نخواهد بود .
اطلاعات موجود بر روي نقشه هاي توپوگرافي به خوبي قابل تبديل به نقشه هاي موضوعي هستند .
تهيه اين نقشه هاي موضوعي خود مي تواند در تعيين نقش شهر براي حوزه شهري و پسكرانه هاي روستايي ، همچنين منزلت شهر در سلسله مراتب شهري ، از جمله مهمترين راهنماها به شمار آيد .
اساس کار نقشه هاي توپوگرافي
اساس کار نقشه هاي توپوگرافي ٬ منحني هاي ميزان هستند.
منحنيهاي ميزان
منحنيهاي ميزان خطوط فرضي هستند که تمام نقاط واقع در آنها داراي ارتفاع يکسان نسبت به سطح دريا و يا يک مبدا مشخص هستند. منحنيهاي ميزان علاوه بر مشخص نمودن وضعيت پستي و بلندي ناحيه ارتفاع و شيب واقعي محل را نيز مشخص مينمايند. فواصل منحنيهاي ميزان بيانگر مسافت عمودي بين دو منحني هستند. اين فاصله معمولا براي تمام منحنيهاي متوالي ثابت نگهداشته ميشود. مگر در مواقعي که ارتفاع منطقه معيني مانند قله و غيره را نشان دهند.
قوانين مربوط به منحنيهاي ميزان
1) خطوط تراز به طرف بالادست رودها يا به طرف بالادست دره خم ميشوند.
در محل درهها اين منحنيها ، شکل V بوجود ميآورند که نوک آن به طرف بالادست رود است و بطرف بالادست رود منحني ميزان پيدرپي ارتفاعات بالاتري را نشان ميدهند.
2) خطوط تراز در قسمتهاي فوقاني تپهها منحنيهاي بستهاي را بوجود ميآورند. قله تپه بالاتر از بالاترين منحني ميزان بسته قرار دارد.
3) گودالهاي (فرورفتگيهاي) فاقد راه خروجي را با منحنيها بسته هاشوردار نشان ميدهند. هاشورها طوري زده ميشوند که نوک خطهاي هاشور طرف داخل گودي را نشان دهند.
4) فاصله خطوط تراز در دامنههاي کمشيب بيشتر ميشود.
5) فاصله خطوط تراز در دامنههاي پرشيب کم ميشود.
6) خطوط تراز داراي فواصل يکسان نشانگر دامنههاي داراي شيب يکنواخت است.
7) خطوط تراز در موارد استثنايي همچون صخرههاي آويزان ، از روي يکديگر عبور نکرده و همديگر را قطع نميکنند.
8) تمام خطوط تراز ، در نهايت يا در روي خود نقشه يا در حاشيه نقشه بسته ميشوند.
9) يک خط تراز بالا هيچ وقت بين دو خط تراز پايينتر از خود قرار نميگيرد و بالعکس ، به عبارت ديگر تغيير در جهت شيب زمين هميشه با تکرار خطوط تراز هم ارتفاع به صورت دو خط تراز جداگانه هم ارتفاع و يا برروي يک خط ترازي که دور ميزند همراه است.
10) ارتفاع نقاط مرتفع بين خطوط تراز در بسياري از جاها همچون تقاطع جادهها ، قله کوهها و سطح درياچه داده ميشود.
پستي و بلندي
پستي و بلندي (رليف) نشانگر اختلاف ارتفاع بين دو نقطه است. رليف حداکثر ، حاکي از اختلاف ارتفاع بين بلندترين و کوتاهترين نقاط مورد نظر است. رليف ، فاصله عمودي بين خطوط تراز متوالي به کار رفته در نقشه است را تعيين ميکند. وقتي برجستگي کم باشد از فواصل عمودي کمي چون 10 يا 20 پا استفاده مينمايند. در نواحي مسطح مثل يک دره رودخانهاي پهن يا جلگههاي مسطح از فاصله عمودي 5 پا استاده ميکنند. در کوههاي ناهموار جايي که برجستگي صدها پا باشد از فواصل عمودي 50 يا 100 پا استفاده ميکنند.
مقياس نقشه
مقياس (Scale) نقشه ارتباط بين مسافت يا سطح را روي نقشه نسبت به مسافت يا سطح در روي زمين را نشان ميدهد.
اين مقدار را عموما به صورت نسبي همچون lيا 1:24000 نشان ميدهند.
صورت معمولا 1 است و نشانگر فاصله روي نقشه است و مخرج يک عدد بزرگ است که نشانگر فاصله در روي زمين است.
بدين ترتيب 1:24000 به معني آن است که يک واحد روي نقشه معادل 24000 برابر همان واحد روي زمين است.
اين امر بستگي به اندازه واحد ندارد. اغلب ، يک مقياس ترسيمي ، يا پاره خطي ، مفيدتر از مقياس کسري است، زيرا اندازه گيري فاصله با آن آسانتر است.
مقياس پارخطي ، شامل پارهخطي است که به فواصل مساوي تقسيم شده که نمايانگر فواصل مساوي روي نقشه است.
براي اندازه گيري دقيق کسري از واحد ، معمولا يک قسمت در طرف چپ ، به واحدهاي کوچکتري تقسيم شده است.
رنگها و علائم
هر رنگ و علامتي که در نقشه توپوگرافي سازمان زمين شناسي آمريکا بکار رفته داراي معني خاصي است. معني هر رنگ به قرار زير است:
1) آبي - براي آب
2) سياه - سازههاي دست انسان مثل خانه ، مدرسه ، کليسا ، جاده و غيره
3) قهوهاي - خطوط ميزان
4) قرمز - نواحي شهري ، جادههاي مهم ، خطوط تقسيم زمينهاي عمومي
تهيه مقاطع توپوگرافي
براي پي بردن به حالت طبيعي پستي و بلندي سطح زمين در هر مسيري ميتوان مقاطع توپوگرافي را تهيه نمود.
در تهيه مقاطع معمولا فاصله عمودي به خاطر بزرگي کوچکتر از مقياس افقي نشان داده ميشود.
جهت رسم يک مقطع ، ابتدا بايد يک صفحه کاغذ را که داراي خطوط افقي و موازي هم ميباشد در موازات مسير مورد نظر براي تهيه مقطع قرار داده و سپس از محلهاي برخورد مسير با خطوط ميزان عمودي بر خطوط موازي کاغذ خارج نمود.
خطوط موازي که هر کدام بيانگر يک ارتفاع عمودي معلوم هستند با ارتفاع خطوط ميزان مورد نظر مطابقت داده شده و علامت گذاشته ميشود.
اين عمل بايد براي تمام نقاط تقاطع مسير مقطع و در محلهاي برخورد با خطوط ميزان انجام گيرد. که از اتصال اين نقاط به هم مسير مورد نظر حاصل خواهد گرديد.
محاسبه شيب زمين از خطوط ميزان
براي پيدا کردن شيب کلي زمين محدود و معيني اول فاصله افقي ابتدا تا انتهاي مسير مورد نظر را اندازه گرفته و سپس اختلاف ارتفاع مبدا تا انتهاي مسير را از خط ميزان اول و آخر قرايت کرده و سپس فاصله عمودي را بر افقي تقسيم مينمايند. عدد حاصل زاويه شيب مسير را نشان خواهد داد.در يک مسير را نشان خواهد داد.
کاربرد مطالعات توپوگرافيک در مطالعات شهري
توجه به خصوصيات توپوگرافيک در مطالعات جغرافيايي شهري کاربردهاي فراواني دارد .
پهنه زمين که شهر بر روي آن ساخته مي شود هميشه داراي خصوصيات توپوگرافيک يکساني نيست .
از اين رو بررسيهاي توپوگرافيک برا بسياري از مسائل شهري مانند لوله هاي آب ، گاز ، تخليه آبهاي سطحي و فاضلاب شهري و يا جهتگري مسير خيابانها براي دريافت نور آفتاب ، همچنين امور حفاظت خاک و آبخيزداري در پيرامون شهر و يا حفظ و ايجاد فضاي سبز ، اهميت شاياني دارد .
متأسفانه در طراحي شهري به اين مسئله همانند ديگر مسائل جغرافيايي محيط تاکنون در کشور ما توجه چنداني نشده است .
به همين دليل شهرهاي ما در بستر جغرافيايي خود به شکلي با مشکلات ناشي از حوادث محيطي همانند سيلخيزي ، شيب تند ، يخبندان سطح خيابانها و کوچه ها مواجه هستند .
براي ايجاد بافت شهري کارآمد کاربردهاي مختلف مطالعات توپوگرافيک به شرح زير مورد بررسي قرار مي گيرند .
1- تعيين نقش عوارض طبيعي در گسترش شهرها
2- تعيين حوزه هاي آبخيز
3- تعيين شيب و اثرات ناشي از آن در فرسايش و حمل مواد تخريبي
4- حفاظت خاک و آبخيزداري در محدوده هاي شهري
5- تعيين جهت خيابانهاي شهري به تناسب شيب دامنه ها
6- تعيين مسير شبکه هاي ارتباطي
7- شناسايي مراکز فراغتي و استراحتي در اطراف شهرها
8- توپوگرافي و فعاليتهاي اقتصادي در پسکرانه هاي شهري
لطفا بر روی آیکن گوگل پلاس (g+1) کلیک نمایید و ما را در گوگل محبوب کنید .
:: برچسبها:
روش ,
مطالعات ,
توپوگرافیک ,
توپوگرافی ,
شیپ ,
پروفیل ,
طولی ,
عرضی ,
نقشه ,
برداری ,
نقشه ,
محمد ,
اژدهاکش ,
,
:: بازدید از این مطلب : 6650
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1